داستان بازی The Last of Us 2 | روایتی بی رحم

مقدمه‌ای بر دنیای بی‌رحم لست اف آس

در دنیایی که انسان‌ها برای زنده ماندن به هیولاهایی بی‌ رحم تبدیل شده‌اند، آخرین چیزی که باقی می‌ماند، انسانیت است... یا شاید هم نه. بازی The Last of Us Part II (داستان بازی لست اف آس ۲) دقیقاً همین موضوع را زیر ذره‌بین می‌برد. داستانی که از ابتدا تا انتها احساسی، تیره، پرتنش و درگیرکننده است. اگر نسخه اول یک روایت احساسی از عشق پدر و دختر بود، قسمت دوم روی تاریک و واقع‌گرایانه‌تری را از انسان‌ها نشان می‌دهد؛ جایی که مفاهیمی چون انتقام، نفرت، فداکاری، و عدالت در هم می‌آمیزند و مرز بین قهرمان و ضدقهرمان کاملاً محو می‌شود.

نسخه دوم لست اف آس نه‌تنها از نظر فنی و بصری پیشرفت چشمگیری داشته، بلکه داستان بازی The Last of Us 2 به یکی از پیچیده‌ترین و بحث‌برانگیزترین روایت‌ها در تاریخ بازی‌های ویدیویی تبدیل شده است. تصمیماتی که شخصیت‌ها می‌گیرند، مستقیم احساسات بازیکن را درگیر می‌کند و شما را مجبور می‌کند بارها ارزش‌هایتان را زیر سؤال ببرید. در این مقاله قصد داریم داستان بازی لست اف آس ۲ را با جزئیات کامل بررسی کنیم، شخصیت‌ها را تحلیل کرده، گیم‌پلی را موشکافانه بررسی کرده و نگاهی عمیق به پیام‌ها و مفاهیم پشت این شاهکار تاریک داشته باشیم.

معرفی شخصیت‌های اصلی بازی

یکی از عواملی که باعث شده داستان بازی The Last of Us Part II این‌قدر قدرتمند و درگیرکننده باشد، حضور شخصیت‌هایی با عمق روانی بالا و تحولات شدید احساسی است. در ادامه با سه شخصیت کلیدی بازی که ستون فقرات روایت هستند آشنا می‌شویم.

الی – از دختری معصوم تا قاتلی انتقام‌ جو

اگر در نسخه اول، الی را دختری کنجکاو، مهربان و نسبتاً بی‌گناه می‌دیدیم، در قسمت دوم با نسخه‌ای کاملاً متفاوت از او روبه‌رو می‌شویم. او حالا جوانی زخمی از درون است که مرگ جوئل، پدرخوانده‌اش، همه چیز را برایش تغییر داده. انگیزه‌ی اصلی الی در طول بازی، انتقام است؛ اما این انتقام چنان در تار و پود وجودش رخنه کرده که به مرور خودِ او را از بین می‌برد. تصمیمات سخت، قتل‌هایی که خودش از آن‌ها راضی نیست، و انتخاب‌های اخلاقی پیچیده، باعث می‌شود که بازیکن نه‌تنها با الی همذات‌پنداری کند بلکه از او بترسد. او دیگر دخترک شیرین گذشته نیست؛ حالا او یک مبارز بی‌رحم و گاهی نابودگر است.

جوئل – قربانی گذشته‌ی خودش

جوئل در ابتدای بازی کشته می‌شود، اما تأثیر او در طول کل روایت همچنان زنده باقی می‌ماند. بسیاری از فلش‌بک‌ها به روابط گذشته‌اش با الی بازمی‌گردند. او در پایان قسمت اول تصمیمی گرفت که آینده‌ی بشریت را تغییر داد؛ او اجازه نداد الی فدای درمان بشود. حالا در قسمت دوم، عواقب آن تصمیم گریبان‌گیرش می‌شود. جوئل در این بازی نماد پیامدهای تصمیمات گذشته است. شخصیتی خاکستری که نه می‌توان او را قهرمان دانست و نه یک خائن.

ابی – دشمنی که داستان خودش را دارد

ابی مهم‌ترین شخصیت جدید این بازی است؛ کسی که با ورودش همه چیز را تغییر می‌دهد. در ابتدا بازیکن او را دشمن بی‌رحم الی می‌بیند، اما با پیشروی در بازی و روایت داستان از زاویه دید او، متوجه می‌شویم که او هم مثل الی قربانی انتقام است. مرگ پدرش به دست جوئل انگیزه‌ای برای قتل او شد، اما همین چرخه‌ی انتقام به مرور ابی را هم از درون تهی می‌کند. نکته‌ی جالب اینجاست که ابی و الی آن‌قدر شبیه به هم هستند که با دیدن تقابل‌شان، بازیکن نمی‌داند حق با کیست.

این سه شخصیت، هسته‌ی اصلی داستان بازی لست اف آس ۲ را تشکیل می‌دهند. هر کدام با انگیزه‌ها، ترس‌ها و گذشته‌ای که آن‌ها را شکل داده، نقشی کلیدی در روایت دارند و باعث می‌شوند داستان بازی تنها یک خط داستانی ساده نباشد، بلکه یک درام انسانی و عمیق باشد.

خلاصه‌ دقیق از داستان بازی

داستان بازی The Last of Us 2 با لحنی آرام اما سنگین آغاز می‌شود. جوئل و الی، پس از وقایع قسمت اول، در شهری به نام جکسون زندگی می‌کنند و تلاش می‌کنند با گذشته‌ی تاریک‌شان کنار بیایند. رابطه‌ی آن‌ها دچار تنش شده؛ چون الی از حقیقت ماجرای بیمارستان و فدا نکردنش برای درمان بشریت مطلع شده است. اما هنوز فرصت اصلاح رابطه پیدا نشده که فاجعه‌ای رخ می‌دهد: جوئل در یک صحنه بی‌رحمانه و شوک‌آور توسط ابی، دختر یکی از جراحان گروه فایرفلای که جوئل در پایان قسمت اول کشته بود، به طرز وحشیانه‌ای کشته می‌شود.

در ادامه، بازی وارد فاز انتقامی می‌شود. الی با دینا، معشوقه‌اش، سفری به سیاتل آغاز می‌کند تا ابی و گروهش را پیدا کند. در این مسیر، الی آدم‌های بسیاری را می‌کشد، از جمله دوستان صمیمی ابی. اما این مسیر به مرور روحش را نابود می‌کند. همزمان، داستان از دید ابی روایت می‌شود و بازیکن درمی‌یابد که او نیز قربانی چرخه‌ی خشونت است. ابی با یک پسر نوجوان از گروه دشمن به نام لو (Lev) آشنا می‌شود و سفری متفاوت را آغاز می‌کند که باعث رشد شخصیتی او می‌شود.

نهایتاً، داستان به نقطه‌ای می‌رسد که الی و ابی در برابر هم قرار می‌گیرند. اما وقتی نوبت به کشتن می‌رسد، الی که دیگر همه چیزش را از دست داده (حتی توانایی نواختن گیتار به خاطر قطع انگشتانش)، ابی را می‌بخشد. بازی با صحنه‌ای غم‌انگیز و باز پایان می‌یابد؛ الی تنها در مزرعه‌ای متروک، گیتار شکسته‌ای در دست دارد و صدای جوئل در ذهنش طنین‌انداز است.  داستان بازی The Last of Us Part II نه صرفاً درباره‌ی انتقام، بلکه درباره‌ی بخشش، از دست دادن، و تلاش برای یافتن انسانیت در دل تاریکی است.

بررسی روایت غیرخطی و فلش‌ بک‌ها

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های داستان بازی لست اف آس ۲ ساختار روایی پیچیده و غیرخطی آن است. برخلاف بسیاری از بازی‌ها که روایت خطی و مستقیم دارند، در این بازی با نوعی روایت پازلی روبه‌رو هستیم. قطعاتی از گذشته و حال در قالب فلش‌بک به شکلی استادانه در طول گیم‌پلی پخش شده‌اند که به تدریج عمق بیشتری به شخصیت‌ها و وقایع می‌دهند.

در طول بازی، چندین بار از زمان حال به گذشته برمی‌گردیم؛ به‌خصوص در مورد روابط جوئل و الی. این فلش‌بک‌ها نه‌تنها حس نوستالژی ایجاد می‌کنند، بلکه به ما نشان می‌دهند که چرا رابطه‌ی آن‌ها دچار شکاف شده بود و الی چه احساسی نسبت به تصمیم جوئل در پایان قسمت اول داشت. یکی از تأثیرگذارترین فلش‌بک‌ها، شب قبل از کشته شدن جوئل است که الی برای اولین‌بار از او می‌خواهد که اگر بتواند، رابطه‌شان را ترمیم کنند. همین باعث می‌شود مرگ جوئل سنگین‌تر و تراژیک‌تر به نظر برسد.

همچنین، روایت از دید ابی نیز نوعی تغییر در خط داستانی ایجاد می‌کند. ابتدا ابی را تنها به‌عنوان قاتلی بی‌احساس می‌شناسیم؛ اما وقتی بازی اجازه می‌دهد که کنترل او را بر عهده بگیریم، کم‌کم متوجه دردها، انگیزه‌ها و انسانیت درونش می‌شویم. این تصمیم سازندگان که روایت را از زاویه دید دو دشمن نشان دهند، یکی از جسورانه‌ترین حرکات داستان‌سرایی در دنیای گیم است. ساختار غیرخطی بازی لست اف آس ۲ نه‌تنها تکنیکی هوشمندانه برای تعلیق و کشش داستانی است، بلکه باعث می‌شود بازیکن لایه‌های عمیق‌تری از احساسات، انگیزه‌ها و پیام‌های انسانی روایت را لمس کند.

نگاهی به گیم پلی

گیم‌پلی بازی لست اف آس ۲ یکی از نقاط قوت اصلی این عنوان است که تجربه‌ای عمیق و درگیرکننده را برای بازیکنان فراهم می‌کند. بازی ترکیبی از اکشن، مخفی‌کاری و ماجراجویی است که در یک دنیای پسا‌آخرالزمانی جریان دارد. بازیکنان می‌توانند با استفاده از انواع سلاح‌ها و ابزارها، با دشمنان مقابله کنند یا با استفاده از مخفی‌کاری، از درگیری‌ها اجتناب کنند.

یکی از ویژگی‌های برجسته گیم‌پلی، تنوع در روش‌های مقابله با دشمنان است. بازیکنان می‌توانند از سلاح‌های گرم، سلاح‌های سرد، تله‌ها و مواد منفجره استفاده کنند. همچنین، امکان ارتقاء سلاح‌ها و مهارت‌ها از طریق جمع‌آوری منابع و استفاده از میزهای کار فراهم شده است. بازی همچنین دارای سیستم مخفی‌کاری پیشرفته‌ای است که به بازیکنان اجازه می‌دهد با استفاده از محیط، از دید دشمنان پنهان شوند. این سیستم با افزودن قابلیت‌هایی مانند خزیدن در چمن‌ها، پنهان شدن در زیر وسایل نقلیه و استفاده از صدا برای منحرف کردن دشمنان، تجربه‌ای واقع‌گرایانه و هیجان‌انگیز را ارائه می‌دهد. در مجموع، گیم‌پلی بازی The Last of Us Part II با ترکیب عناصر مختلف، تجربه‌ای متنوع و درگیرکننده را برای بازیکنان فراهم می‌کند که با داستان عمیق و احساسی بازی هماهنگ است.

موسیقی و طراحی صدا – روح داستان در نت‌ها

اگر تصویر و روایت ستون‌های اصلی یک بازی داستان‌محور باشند، موسیقی و طراحی صدا همان روحی هستند که به آن جان می‌دهند. در داستان بازی لست اف آس ۲، موسیقی و افکت‌های صوتی نقشی کلیدی در انتقال احساسات و فضاسازی دارند.

گوستاوو سانتائولایا، آهنگساز آرژانتینی که در نسخه اول نیز حضور داشت، با بازگشت خود به پروژه، باری دیگر اثری فراموش‌نشدنی خلق کرد. تم گیتار ملایم و در عین حال تلخ او، نماد تنهایی، اندوه و گاهی عشق است. هر قطعه‌ای در لحظه‌ای خاص پخش می‌شود تا نه‌تنها حس موقعیت را تقویت کند، بلکه به شخصیت‌ها عمق احساسی بیشتری ببخشد.

افکت‌های صوتی نیز به‌شدت دقیق و حساب‌شده هستند. صدای نفس‌های تند الی در مواقع ترس، صدای خش‌خش چمن هنگام مخفی‌کاری، فریادهای دردناک هنگام نبرد یا صدای آرام پرندگان در صحنه‌های خلوت – همه‌وهمه به ایجاد حس واقع‌گرایی کمک می‌کنند.یکی از لحظات برجسته‌ی بازی، صحنه‌هایی است که الی گیتار می‌نوازد. این صحنه‌ها، بدون نیاز به دیالوگ، درد درونی او را به زیبایی منتقل می‌کنند. به‌ویژه در پایان بازی که دیگر قادر به نواختن نیست، تنها یک گیتار خاموش باقی می‌ماند – تمثیلی از شکستن روحش.در نهایت، موسیقی در The Last of Us Part II نه فقط یک همراه، بلکه یک راوی ثانویه است که داستان را از لایه‌ای دیگر تعریف می‌کند.

پایان بازی – باز گذاشتن جای تفسیر

پایان داستان بازی The Last of Us Part II از آن دسته پایان‌هایی است که ذهن‌ها را به چالش می‌کشد. وقتی الی به ابی می‌رسد و در موقعیتی است که می‌تواند انتقامش را کامل کند، تصمیم می‌گیرد او را ببخشد. چرا؟ دقیقاً همین سوال است که بازی را ماندگار می‌کند.

الی که در تمام بازی به‌ دنبال کشتن ابی بود، حالا با دستانی لرزان و قلبی خالی، راه بخشش را انتخاب می‌کند. این تصمیم نه از روی ضعف، بلکه از روی آگاهی است. او بالاخره می‌پذیرد که ادامه این چرخه‌ی خشونت، او را به جوئل بازنمی‌گرداند. بلکه تنها باعث می‌شود آنچه از خودش باقی مانده را هم از دست بدهد. پایان‌بندی بازی نه به سبک رایج "برد یا باخت" ختم می‌شود و نه پایانی کاملاً بسته دارد. الی به خانه برمی‌گردد، اما دینا رفته، گیتارش شکسته، و انگشتانش قطع شده‌اند. نمادی کامل از انسانی که همه‌چیزش را فدای خشم کرد و چیزی برایش نمانده. این پایان برای برخی ناامیدکننده، و برای برخی دیگر شاهکار بود. اما چیزی که مسلم است، این است که پایان بازی، بازیکن را در سکوت و تفکر رها می‌کند. دقیقاً همان‌طور که یک داستان بزرگ باید بکند.

جمع‌بندی نهایی: چرا The Last of Us Part II یک شاهکار داستان‌سرایی است؟

در نهایت، اگر بخواهیم داستان بازی The Last of Us 2 را در یک کلمه خلاصه کنیم، آن کلمه "انسانیت" است. بازی‌ای که به‌جای استفاده از الگوهای کلیشه‌ای "خوب" و "بد"، مرز بین آن‌ها را حذف می‌کند و ما را وادار می‌سازد خودمان قضاوت کنیم.شخصیت‌هایی که خاکستری‌اند، انتخاب‌هایی که اخلاقی نیستند اما قابل درک‌اند، و دنیایی که در آن عشق، نفرت، و بخشش در هم تنیده شده‌اند، باعث شده‌اند تا این بازی نه‌فقط به‌عنوان یک سرگرمی، بلکه به‌عنوان اثری هنری شناخته شود. از گیم‌پلی واقع‌گرایانه و طراحی صوتی فوق‌العاده گرفته، تا داستانی که قلب را می‌فشارد و ذهن را درگیر می‌کند، The Last of Us Part II نقطه عطفی در داستان‌سرایی بازی‌های ویدیویی است. اگرچه جنجال‌برانگیز، اما بدون شک، فراموش‌نشدنی است. 

سوالات متداول (FAQ)

آیا The Last of Us Part II ادامه مستقیمی بر نسخه اول است؟

بله، داستان قسمت دوم دقیقاً ادامه اتفاقات قسمت اول است و پیامدهای تصمیم جوئل در پایان نسخه اول محور اصلی این بازی را تشکیل می‌دهد.

چه تفاوت‌هایی بین داستان الی و ابی وجود دارد؟

الی و ابی دو طرف یک سکه‌اند؛ هر دو قربانی‌اند، هر دو به دنبال عدالت‌اند، اما مسیرشان متفاوت است. داستان آن‌ها نشان می‌دهد که "دشمن" همیشه آن‌قدرها دور از ما نیست.

چرا جوئل در ابتدای بازی کشته می‌شود؟

کشتن جوئل توسط ابی، یک تصمیم داستانی جسورانه بود تا مخاطب را با محوریت انتقام و پیامدهای آن روبه‌رو کند. این اتفاق ستون اصلی روایت قسمت دوم است.

پایان بازی چه پیامی دارد؟

پایان بازی درباره‌ی رهایی از نفرت و یافتن بخشش در دل ویرانی است. این پیام از طریق بخشش ابی توسط الی، بدون دیالوگ و تنها با اعمال منتقل می‌شود.

آیا نسخه سوم تایید شده است؟

نسخه سوم به‌صورت رسمی تایید نشده، اما شایعات و صحبت‌هایی از سمت سازندگان وجود دارد که احتمال ادامه‌ی داستان در آینده را نشان می‌دهد.